نتایج جستجوی عبارت «دو گردان نیروی دیگر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی‌(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچه‌ها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار‌، شامپو‌، زیر پیراهن و‌... مراجعه می‌کردند‌. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، می‌گفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشته‌ایم را بده. این مسأله‌ای شایع در...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و می‌گوید‌: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچه‌ها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا‌، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده می‌کردند. بعد از اقـامـه نماز‌، ورزش و تمرین شروع می شد‌، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
شورای افکار خمسه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از روزهای آخر ماه مبارک رمضان توسط پنج نفر از برادران رزمنده به روحانی گردان، «شهید سید رسول معصومی» پیشنهاد می‌شود که در مراسم برگزاری نماز عید فطر، همه رزمندگان بدون کفش بطرف محل برگزاری نماز عید بروند. اتفاقا" مورد قبول تبلیغات لشکر هم واقع شده و این کار انجام می‌شود. پس از آن در گردان، این گروه پنج نفره بنام "شورای افکار خمسه" مشهور شده بودند.  ...
حال و هوای معنوی بچه ها در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
آقای حسن مروی حال و هوای معنوی بچه‌ها در شب عملیات را چنین توصیف می‌نماید‌: قبل از شروع عملیات، حالت روحانی قشنگی در فضای ‌کانال ‌ مادر ایجاد شده بود. ‌هر کسی در گوشه‌ای با خدای خود خلوت کرده و اوقاتش را با ‌‌گریه و استغفار سپری می‌کرد. گروهی خالصانه از خدا می‌خواستند تا لذت شربت شهادت را به آنها بچشاند و گروهی برای حلال بودی به سراغ همرزمان خود رفته و با آنها به درددل می‌پرداختند. شهید ‌...
زندگینامه جانباز حسین ثاقبی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین ثاقبی فرزند محمد، در تاریخ 9 تیرماه سال 1349 در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. وی در دامان خانواده‌ای با ایمان دوران کودکی را طی نمود‌. ‌برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فاطمه طباطبائی نی‌ریز شده و پس از طی کردن دوران دبستان وارد مدرسه راهنمائی بزرگی شهرستان نی‌ریز گردید‌. برای شرکت در جنگ تحمیلی، با وجود اینکه محصل بود، درس و مدرسه را رها نمود و برای دفاع از اسلام و وطن اسلامی و همچنین اطاعت از...
زندگینامه جانباز سعید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سعید محمد‌زاده فرزند اکبر، در تاریخ دوم خرداد ماه سال 1341 در شهرستان نی‌ریز بدنیا آمد. در خانواده‌ای مذهبی و متدین پرورش یافت و برای فراگیری علم و دانش وارد مدرسه شد. وی دوران ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نی‌ریز و دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی ‌به اتمام رساند. با اوج گیری انقلاب اسلامی در راهپیمائیها شرکت ‌نموده و به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی‌‌(ره) می‌پرداخت. در همین رابطه بازداشت و مدت ده روز...
استفاده دولتی ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از رزمندگان جمعی گردان، بنام آقای محسن خوشبخت، که اهل داراب بودند. موتور‌سیکلت شخصی خود را به گردان آورده بود‌. هر کدام از بچه‌ها‌ که جایی کار داشتند، به او می‌گفتند: محسن موتورت را بده تا بروم‌ فلان جا و برگردم. آنقدر موتور ایشان را بچه‌ها استفاده کردند تا اینکه او مجبور شد روی آن بنویسد‌: "‌استفاده دولتی ممنوع‌"‌.  ...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید منصور مبارکی (همدمی)
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
به گفته امام و مقتدایمان، خمینی کبیر (ره): «آمریکا ام‌الفساد قرن است». آری! یکی از گویاترین سندها بر جنایات آمریکا در خلیج نیلگون همیشه فارس، تنِ به خون نشسته مهناوی یکم شهید منصور مبارکی است. منصور ۱۳۴۵/۴/۱ میان خانواده‌ای مؤمن، متقی، زحمتکش و پرتلاش در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود و از عطر وجودش، فضای خانه را معطر کر د. دوره ابتدایی را در دبستان ولایت باهمتی بلند پشت سر گذاشت و پس‌ازآن راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح...
نحوه شهادت شهید سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که گفته شد‌، بچه‌های گردان کمیل اعّم از غواصان و دیگر نیروهای رزمنده برای عبور از اروند و شکستن خط دشمن دچار مشکلات جدی و زیادی شدند. ‌سردار شهید علی اصغر سرافراز وقتی این صحنه را مشاهده می‌کند‌، نمی‌تواند شاهد این وضعیت باشد و احساس می‌کند‌، خود شخصا" باید روی آب ‌ برود و عملیات را از نزدیک فرماندهی کند‌. علی‌رغم سرماخوردگی شدید‌، خود شخصا" بهمراه ارکان گردان وارد صحنه نبرد می‌شود. آقای کاظم رضایی که قبلا"...
تقلب در قرعه کشی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات کربلای 4 دو نفر از برادران پیک گردان کمیل بودند. قرار شد یکی از این دو به همراه شهید مرتضی جاویدی به آن سوی اروند (ضلع غربی) بروند و مسیر را شناسایی کنند. تا زمانیکه گردان از روی اروند حرکت کرد و به آن سو رسید بچه‌ها را راهنمایی کنند. موقع انتخاب یکی از این دو نفر، بحث بیش آمد و هر دو اصرار داشتند که باید من بروم. چون به نتیجه نرسیدیم قرار شد قرعه...